به مجله ی نوشاتون خوش اومدید.
در این مطلب ما قصد داریم در مورد یک کاراکتر جذاب و پرماجرا صحبت کنیم که از دنیای آزگارد به گروه اونجرز پیوست. این کاراکتر کسی نیست جز ثور، خدای رعد و برق!!! بدون شک، ثور یکی از برجستهترین (خفن ترین) اعضای اونجرز است و در این وبلاگ به بررسی قدرتها، شخصیت و داستان جذاب ایشون میپردازیم.
قدرتها و تواناییهای ثور
ثور، فرزند اودین و یکی از الهه های مشهور به نام گایا است و به عنوان خدای رعد و برق در آزگارد شناخته میشود. او از قدرتها و تواناییهای خارقالعادهای برخوردار است که شامل:
– قدرت رعد و برقی:
ثور قادر است با استفاده از چکش جادویی خود به نام میونیر، رعد و برق را کنترل کند. از دیگر تواناییهایی که از طریق چکشش Mjolnir بدست میآورد می توان به سفر در زمان، کنترل و دستکاری آب و هوا، توانایی پرواز و ناپدید شدن و لمس ناپذیری، احیا، کنترل ذرات آلفا، انتقال روح ها،پیوند عرفانی و افسون شایستگی اشاره کرد.
– قدرت نبرد:
ثور یک جنگجوی با تجربه است و در نبردهای دست به دست، مهارتهای بینظیری دارد.
– عمر بسیار طولانی:
ثور بهطور باورنکردنیای عمر بسیار طولانیای دارد و برای حفظ طول عمر خود که تا به امروز هزاران سال به طول انجامیده است، به مصرفِ دورهایِ سیبهای طلاییِ Idunn متکی است.
– حالت « جنون جنگجو» :
اگر در نبرد تحت فشار قرار گیرد، ثور میتواند وارد حالتی شود که به “جنون جنگجو” معروف است. در این حالت او به طور موقت قدرت و استقامتش را ده برابر میکند. ( البته در این حالت دیگه دوست و دشمن برای ایشون فرقی نمیکنه!)
– استقامت ابر انسانی:
ساختمان عضلانی ثور نسبت به بقیه مردم آزگارد خیلی قویتر و کارآمدتر است. در نتیجه، در مقایسه با تمامی انسانها و افراد هم نژاد خود، او در حین انجام فعالیتهای فیزیکی اصلا احساس خستگی نمیکند. او دارای یک استقامت تقریبا خستگی ناپذیر است.
-زنده ماندن در شرایط بسیار سخت:
او قادر است در یک فضای خلاء، مدت زیادی بدون آب، هوا، غذا و حتی خواب زنده بماند.
– آسیب ناپذیری:
خدایی که نژاد او از یک سمت به آزگاردیان و از سمت دیگر به خدای قبل از خود برمیگردد، مصونیت و آسیبناپذیری مطلق را در وجود خود دارد. این موضوع باعث میشود که این خدا به دردهای مخصوص انسانها از قبیل بیماری، مسمومیت، آتشسوزی، گرمازدگی، برقگرفتگی، خفگی، یخزدگی و… دچار نشود.
-سرعت ابر انسانی:
ثور میتواند با حداکثر سرعتی که یک ابر انسان قادر به حرکت است، حرکت کند. او میتواند در عرض تنها چند دقیقه با پرواز به خورشید برسد.
-نیروی اودین (اودین فورس):
نیروی اودین، ثور را قادر میسازد تا از منابع بینهایت انرژیهای کیهانی و عرفانیای که در آزگارد وجود دارد استفاده کند و همین موضوع تمامی تواناییهای او را خودبهخود افزایش میدهد.
گاد بلاست (God Blast):
ثور قادر است انرژیهای بسیار زیادی را به درون چکش خود بکشد و از آنها برای یک انفجار بسیار بزرگ به نام گاد بلاست استفاده کند.
-ضد نیرو:
ثور انفجار پرقدرت و پرانرژی دیگری هم به نام ضد نیرو یا آنتی فورس دارد و قادر است همه سیارهها را نابود کند.
نزدیکان ثور
اودین بورسان (پدر، مرحوم)، گایا (مادر)، فریگ (مادر ناتنی)، لوکی، بالدر، هرمود و تیر (برادران ناتنی)، بور بوریسان (پدربزرگ، مرحوم) و هلا (قوم و خویش نزدیک مانند دختر برادر یا خواهر).
شخصیت ثور
ثور شخصیتی مهربان، وفادار و بیباک دارد که در برابر خطرات بزرگ همیشه ایستادگی و مقاومت کرده است. او به دوستان خود در گروه اونجرز اهمیت زیادی میدهد و همیشه سعی میکند آنها را در مواقع سخت حمایت کند.
با این حال، ثور شخصیتی بسیار سرسخت و بعضی اوقات خشمگین دارد که ممکن است اتفاقات ناخوشایندی هم رقم بزند.
ثور در سراسر سرزمین ها سفر کرده و با تمام دشمنان آزگارد و زمین، مبارزه کرده است. ثور و هرکول در جنگ نروژی و یونانی مبارزه کردند، اما در نهایت با هم همکاری کردند و به عنوان رقبای دوستانه با هم باقی ماندند. آغاز افسانه ی نروژی خدای رعد، زمانی که ثور به عنوان رهبر وایکینگ ها در زمین بود، به وجود آمد.
در یک نسخه از آزگارد، تشنگی ثور برای جنگ باعث شد که او قراردادی با آسگارد را فسخ و همین باعث شد که اودین او را مجازات کند؛ اودین او را به عنوان دکتر دونالد بلیک به زمین فرستاد. زمانی که بلیک دریافت کرد که او خدای افسانه نروژی به نام ثور است و می تواند با میولنیر دوباره اتصال پیدا کند، تصمیم گرفت که وقت خود را بین زندگی عادی انسانی دکتر و خدای بی مرگ تقسیم کند.
به عنوان بلیک، او عاشق جین فوستر شد. زمانی که از اودین درخواست مجوز برای ازدواج با او کرد، اودین این درخواست را رد کرد و به ثور گفت که نمی تواند هویت واقعی خود را با او به اشتراک بگذارد. علاقه ی او به زمین باعث بروز بسیاری از بحث ها و شکاف ها بین او و پدرش شد.
زمانی که لوکی از عشق برادرش به زمین بهره برد، ثور به کمک آیرون من، هالک و… به دفع خطر آزگاردی پرداخت. فریبکاری او منجر به تشکیل گروه ابرقهرمان هایی با نام اونجرز شد.
ثور که در قالب بلیک با آن وضعیت فیزیکی زندگی میکرد، ارزش فروتنی، صبر و پایداری را تا حدی آموخت. بعد از آن او تصمیم گرفت که از افراد مریض یا در حال مرگ مراقبت کند؛ اول به عنوان یک دانشجوی پزشکی و بعد به عنوان یک پزشک موفق. بلیک بعد از ترک مدرسه پزشکی، یک مرکز تمرین خصوصی در شهر نیویورک افتتاح کرد و توانست به سرعت تبدیل به یک جراح بزرگ و معروف شود.
بعد از گذشت ده سال، اودین فکر رفتن به نروژ برای گذراندن تعطیلات را در ذهن بلیک پدیدار کرد. بلیک در آنجا با جمعی از بیگانههای نژاد کرونان که به مردان سنگی (Stone Men) از سیاره زحل (Saturn) هم معروف بودند، روبهرو شد. بلیک برای فرار از دست این نژاد بیگانه به غاری پناه برد؛ درست همان غاری که هزاران سال پیش ثور در آن متولد شده بود. اودین چکش ثور را در یک محفظه چوبی مانند عصا در آنجا پنهان کرده بود. بعد از گذشت مدتی به خاطر پرتاب شدن یک تخته سنگ مقابل دروازه غار، بلیک در آنجا گیر افتاد. به همین علت او از سر ناامیدی و عصبانیت، با آن عصای چوبی به سنگ ضربه محکمی وارد کرد. همین تلنگر باعث شد که او به فرم اصلی خداگونه خود یعنی ثور بازگردد. او در قالب ثور از غار خارج شد و تمام کرونانها را از آنجا راند و کار همه آنها را ساخت.
ثور به تعادل زندگی های دوگانه ی خود ادامه داد و به دنبال فوستر بود. فوستر به شکل موقت به وضعیت خدایی اختصاصی داده شد، اما اودین برای اثبات شایستگی او، وظایف غیرممکنی برای او در آزگارد تعیین کرد، اما او نتوانست با آن ها کنار بیاید و به زمین بازگشت. ثور به عنوان بهترین مدافع آزگارد ادامه داد و با دشمنانی مانند هیولای شرور مانگوگ مبارزه کرد. در دوران حکومت او، او با همراهی سه جنگجوی ویکینگ، مانگوگ را شکست داد.
با وبلاگ کیدونه همراه باشید تا در مورد داستان های دیگر کاراکترهای محبوب اونجرز و دنیای مارول بیشتر بدونید.
اینو یادت باشه که « کیدونه، داستانا رو میدونه 🙂 »